محمد عرب بیان کرد: وقتی قرآن را خواندم متوجه شدم قرآن کتاب بسیار پرمعنایی است، کتابی که به ما کمک میکند تا با یکدیگر حرف بزنیم و با حرف زدن فرهنگ یکدیگر را بشناسیم. وقتی فردی شروع به خواندن قرآن میکند، انگار تازه به هوش میآید. این قرآن بود که تلنگری به من زد و من بیدار شدم.
به گزارش ستاد خبری بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم، محمد عرب؛ تواب ایرانی و مقیم آمریکا، شنبه سوم اردیبهشت 1401، مهمان بخش رهیافتگان نمایشگاه قرآن بود.
وی گفت: درست اوایل انقلاب وقتی 14 ساله بودم به همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کردم و در آنجا خیلی زود شیفته فرهنگ غرب شدم، فرهنگی که خط قرمز خیلی کمی دارد.
عرب افزود: فرهنگ غرب انسان را خودمحور بار میآورد و من با این فرهنگ بار آمدم و بزرگ شدم. بعد از پایان مدرسه وارد کالج شدم و برای اینکه آنچه آموختم از ذهنم نرود، همزمان شروع به کار در شرکتی کردم که خدماتش در رابطه با معلولان بود. بعد از مدتی به کار در شرکت علاقهمند شدم.
این تواب ایرانی اظهار کرد: در ضمن کار شروع به مطالعه آناتومی بدن کردم و موفق شدم طرحهایی در ارتباط با کارم بگیرم و بعد از مدتی خودم شرکتی تاسیس کردم. با دو بیمه معتبر آمریکا دو قرارداد بستم تا درباره معلولان کار کنم. خوشبختانه مدتی بعد شرکت ما در لس آنجلس شروع به رشد کرد و توانست خدماتش را به معلولان گسترش دهد.
وی گفت: در آن زمان 26 ساله بودم و لذتهای زندگی در آمریکا برایم عادی شده بود. در حال تحقیق بودم که برای تفریح کاری انجام دهم که تصمیم گرفتم برای شرکت در یک کارناوال به برزیل بروم. روزی که قصد داشتم به سفر بروم، خواهرم مرا از زیر یک قرآن کوچک که مادربزرگم سالها پیش از ایران آورده بود، بدرقه کرد.
عرب در ادامه بیان کرد: وقتی خواهرم قرآن را آورد تا ببوسم و از زیرش رد بشوم، قرآن را از او گرفتم و دیدم که ترجمه دارد. با خودم فکر کردم خواهرم چقدر عقبمانده است که به این کتاب اعتقاد دارد. برای اینکه بتوانم درباره قرآن با خواهرم بحث کنم، سعی کردم کتاب را بگیرم و جملات انحرافی آن را پیدا کنم. یک کتاب دیگر را از کوله درآوردم و قرآن را جایگزین آن کردم.
این تواب ایرانی افزود: وقتی به ریودوژانیرو رسیدم، خیلی خسته بودم و تصمیم گرفتم به هتل بروم و چند ساعتی استراحت کنم. برای اینکه چشمانم گرم شود، کتاب قرآن را باز کردم و چشمم به این جمله افتاد: این است کتابی برای پرهیزگاران. به سوره بقره آیه 23 که رسیدم نوشته بود: «و اگر شما را شکی است در قرآنی که بر بنده خود (محمد صلّی اللَه علیه و آله و سلّم) فرستادیم، پس بیاورید یک سوره مانند آن و گواهان خود را بخوانید به جز خدا، اگر راست میگویید.» این آیه برایم جالب بود که چرا تاکنون کسی جواب قرآن را نداده است؟ چرا پدر و مادرم در این رابطه با من صحبت نکرده بودند؟!
وی گفت: دنبال یک دلیل منطقی بودم که این کتاب را ببندم و سراغ زندگی خودم بروم، اما قرآن ذهن مرا مشغول کرد. به جنگلهای آمازون رفتم و طی چند روز قرآن را خواندم. وقتی به لس آنجلس برگشتم و به تقویم نگاه کردم، متوجه شدم ماه رمضان است و بر آن شدم که روزه بگیرم با اینکه چیزی از احکام نمیدانستم. چند روز بعد خواهرم به دیدنم آمد و وقتی متوجه شد روزه گرفتهام، بسیار تعجب کرد؛ شاید فکر میکرد من دیوانه شدهام. از او خواستم فردی را به من معرفی کند تا از او نماز خواندن یاد بگیرم.
محمد عرب در ادامه بیان کرد: وقتی قرآن را خواندم متوجه شدم قرآن کتاب بسیار پرمعنایی است، کتابی که به ما کمک میکند تا با یکدیگر حرف بزنیم و با حرف زدن فرهنگ یکدیگر را بشناسیم. قرآن آمده تا مانع جنگ بشود. وقتی فردی شروع به خواندن قرآن میکند، انگار تازه به هوش میآید که چه کسی است؟ چه میخواهد؟ و این قرآن بود که تلنگری به من زد و من بیدار شدم.
بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم با شعار «قرآن کتاب امید و آرامش» از 27 فروردین تا 9 اردیبهشت 1401 در مصلی امام خمینی (ره) در حال برگزاری است.