وجود تشابهات و همخوانیهای ظاهری میان برخی از آیات قرآن کریم بـا کتـاب مقـدّس (خصوصاً تورات)، باعث به وجود آمدن ادعای تأثّر قرآن کریم از کتـاب مقـدّس شده است.
نشست قرآنی با موضوع پاسخ به شبهه اقتباس قرآن از عهدین، با حضور حسین رضایی در غرفه مجتمع بینالملل حوزه های علمیه برگزار شد. در این نشست رضایی با اشاره به مطالعات مستشرقان پیرامون قرآن کریم گفت: وجود تشابهات و همخوانیهای ظاهری میان برخی از آیات قرآن کریم بـا کتـاب مقـدّس (خصوصاً تورات)، باعث به وجود آمدن ادعای تأثّر قرآن کریم از کتـاب مقـدّس شده است. این ادعا در سدههای اخیر از سوی خداناباوران و خاورشناسانی همچون اکسـیم رودنسـون، آبراهـام گـایگر و ... به صورت گسترده طـرح و بررسی شده است. برخی از ایشان معتقدند: «بسیاری از مفاهیم و قصص قرآن از تورات اخذ شده است و اگر کسی یک بار قرآن را خوانده باشد و سپس کتاب تورات را بخواند، از وسعت شباهت بین قرآن و تورات حیرت زده میشود.»
وی در پاسخ به این ادعا گفت: بر خلاف ادعای مطرح شده، اگر کسی یک بار قرآن و سپس کتاب مقدس (خصوص تورات) را بخواند، بیش از شباهتهایی که بین قرآن و کتاب مقدس مشاهده میکند، از تفاوتهای حیرتانگیز بین این ۲ کتاب در موضوعات مختلف حیرت زده خواهد شد. این اختلافات چنان برجسته و قابل توجه است که به استناد آیاتی از قرآن و حتی خود کتاب مقدس، موضوع «تحریف کتاب مقدس» را مطرح کرده و واکنش علمای مسیحی و یهودی را برانگیخته است؛ به نحوی که مجبور به تألیف کتب متعددی در دفاع از اعتقادات خود و عدم تحریف کتاب مقدس شدند.
رضایی در ادامه به این تفاوتهایی از کتاب مقدس و قرآن کریم پیرامون صفات خداوند و پیامبران اشاره کرد و افزود: هرچند در برخی از عبارات کتاب مقدس اوصاف صحیحی از خداوند ترسیم شده است؛ اما در کنار این معرفی درست و عقلانی، آیات دیگری از کتاب مقدس از خدایی دروغگو، حسود، نادان، ناتوان، نامهربان و ... سخن میگوید که این اوصاف با آیات قرآن کریم و عقل سلیم کاملاً در تضاد هستند. به عنوان مثال در سفر پیدایش تورات (32: 24-32)، ماجرای «کشتی گرفتن یعقوب با خدا» آمده است که در این کشتی، خداوند از یعقوب شکست میخورد. نکته دیگری که این استاد دانشگاه به آن اشاره کرد در رابطه با اسطورهانگاری در قرآن کریم بود.
وی در این رابطه توضیح داد: اسطوره در هر جامعهای وجود داشته و به نظر میرسد که یکی از مؤلفههای اساسی فرهنگ بشری است و در خصوص «اسطوره» باید به دو نکته مهم توجه شود: 1. بسیاری از اسطورههای ملل از باورها و عقاید دینی سرچشمه گرفته و مرتبط با آن میباشند. 2. منشأ اصلی و درونمایه برخی از اسطورهها، تجربیات و رویدادهای واقعی هستند. به عبارت دیگر برخی از تعالیم و باورهای ادیان توحیدی (مانند اشاره به موجودات ماورائی مثل شیاطین، فرشتگان و جن) و همچنین بسیاری از رویدادهای واقعی که برای امتهای پیشین رخ داده است؛ میتواند درونمایه و الهامبخش و منشأ بسیاری از اسطورهها باشد. لذا از نگاه منصفانه و منطق بروندینی، نمیتوان ادعا کرد که داستانهای ذکر شده در متون مقدس لزوماً برگرفته شده از اسطورههای باستانی هستند. چرا که ممکن است این اثرپذیری به عکس اتفاق افتاده باشد و چه بسا عقیدهای وحیانی یا رویداد واقعی در بستر زمان و طی نقلهای شفاهی پیدرپی، آمیخته به اوهام و خیالات شده و به شکل اسطورهای غیرواقعی درآید. به همین دلیل صرف وجود اسطورهای مشابه با یکی از داستانها یا باورهای قرآنی، دلیل بر اقتباس قرآن از این اسطورهها نخواهد بود.