محسن فرجادی
در نشست ایران در محاصره تبلیغاتی تأکید کرد: یکی از مشکلات رسانههای داخلی عدم
شناخت نسل جدید و نحوة مواجهه با آن است؛ نسلی که منطق شبکهها را پذیرفته است و
درکش شباهت چندانی به درک و منطق نسل دهة 50 و 60 ایران ندارد.
به گزارش
روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها سومین نشست از سری نشستهای «به
وقت رسانه» با عنوان «ایران در محاصره تبلیغاتی: بررسی
عملکرد رسانههای بیگانه در ناآرامیهای اخیر»
از سوی این دفتر، یکشنبه29 آبانماه با حضور علیرضا چابکرو، مدرس و
پژوهشگر حوزه ارتباطات و سید محسن فرجادی، پژوهشگر و فعال رسانهای بهصورت مجازی
برگزار شد.
نگاه آیندهپژوهانه
به زیستبوم دوم بشری
علیرضا چابکرو
کارشناس ارتباطات در ابتدای نشست به تجربة دو ماه گذشته جامعه ایران اشاره کرد و
گفت: این تجربه به ما نشان داد که باید تحولات عظیمی رسانهای را که از یک دهة پیش
شدت گرفته است، بپذیریم؛ تحولاتی که دائماً در حال بازسازی و بازتولید خود هستند و
با بالا بردن ضریب نفوذشان میان مخاطبان، خود را بر ما تحمیل میکند و نهتنها این
تحمیل وجود دارد بلکه ما با آن بهصورت منفعلانه برخورد میکنیم.
چابکرو ضمن
تاکید بر فضای مجازی بهعنوان زیستبوم دوم انسان معاصر تاکید کرد: ما باید زیست
دوم شکلگرفته بهواسطة رسانههای نوین را بهرسمیت بشناسیم، بهنوعی موشکافانه به
آن بنگریم و نهایتاً به این مسئله نگاه آیندهپژوهانه داشته باشیم؛ چرا که اگر
ضرورت این موضوع رو درک نکنیم، ممکن است در سالهای آتی با شکلی بدتر و عمیقتری
با آن مواجه شویم.
او ادامه
داد: فضای شکلگرفته امروزی در جامعه ایران، یکباره همه تکنیکهای رسانهای گذشته
را به معرض آزمایش گذاشته است. بهعنوان مثال تکنیکهای رسانهای کلاسیک مانند آنچه
در فعالیتهای ویلبر شرام و سایرین حضور داشتند بهسرعت با رسانههای مجازی پیادهسازی
شده و در فضای واقعی اثرگذار شده است. در سالهای پیش بر این باور بودم که دو محور
مجازی و واقعی در حال پیشروی همزمان با یکدیگر هستند، اما شواهد نشان میدهد که در
آینده، فضای مجازی بر واقعی غلبه خواهد کرد.
از ضرورت
دادهکاوی غافل ماندهایم
چابکرو بر
اهمیت نقش رسانههای جدید بر هیجانسازی و تغییر رفتار مخاطبان نیز اشاره کرد و
گفت: متاسفانه در طول یک دهه گذشته ما به روندی که رسانههای نوین و فضای مجازی بر
هیجانسازی و حتی تغییر ارزشها و نگرشهای ما داشتهاند، توجه نکردیم. به این
معنی که به زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری توجه مناسبی نداشتیم و با غفلت از
تکنیکهایی چون دادهکاوی، اکنون در معرض سیلی از تکنیکهایی قرار داریم که ما را با
آسیب مواجه ساختهاند. در در روش دشمن، دادهکاویهای انجام شده روی جامعة ایرانی،
بهخوبی تمام ویژگیهای این جامعه را تحلیل کرده و برای سیاستگذاری در رسانهها به
خدمت گرفته شده است و به جایی رسیده که رسانههای دشمن با این پشتوانه میتوانند
مخاطبان خود را به واکنشهای دلخواهشان وادار کنند. به این ترتیب رسانههای بیگانه
نیز با دستآویز قرار دادن همین تکنیکهای رسانههای نوین به جنگ رسانهای با
ایران وارد شدهاند و ماحصل آن چیزی که امروز ما کف خیابانها شاهد آن هستیم؛
کسانیکه باور نمیکردیم و نمیکنیم، در حال انجام واکنشهایی هستند که بهراحتی
قابل پیشبینی در علم روانشناسی نبوده است.
این استاد
ارتباطات به نقش مهم شبکهها و مختصات مختلف نیز تاکید کرد و ادامه داد:شبکهسازی
نقش بسیار مهمی در فضای مجازی ایفا میکند. همچنین الگوهای مؤثر اجتماعی و فرهنگی
هرچند ناپایدار نقشی اثرگذار در تحولات دارند؛ الگوهایی که به موقع میتوانند از
سلبریتیها استفاده کنند یا جهت رسانهای را تغییر دهند. بهعنوان مثال افرادی که
در جبهه مخالف دولت قرار دارند، بههیچوجه از اخبار موافق آن استفاده نمیکنند و گوش
دادن به رسانههای غیررسمی را نوعی پیروزی تلقی میکنند.
چابکرو در
خصوص بیتوجهی به سرمایهگذاری در حوزة دادهکاوی و اهمیت آن در نظم نوین رسانهای
جهان یادآور شد: در این چند سال با وجود پیشرفتهای مختلف صنعتی و فناورانه
کشورمان، متاسفانه هیچ سرمایهگذاریای در حوزهای چون دیتاسنترها و نرمافزارها
در کشور اتفاق نیفتاده است. از این رو کل تکنولوژی این حوزه در دست دشمنان ماست و
ما در حد کاربر باقی ماندهایم. همچنین باید باور داشته باشیم که با تفکر و
تکنولوژی دههشصتی نمیتوان برای قرن بیستویکم برنامهریزی داشت. امروزه تکنولوژیهای
شبکهمحور، شکل ثابت و پایداری ندارند و مدام در حال تغییر و بازتولید خود هستند.
این مسائل زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که در سالهای آینده وارد پدیده متاورس
میشویم و بحرانهای جدیدی برایمان تولید میشود که با این روند توان مقابله با
آن را نخواهیم داشت.
چگونه
جغرافیای خبر را بشناسیم؟
او ضمن
تاکید مجدد بر بروزرسانی تکنولوژیهای ارتباطی در ایران افزود: نیاز داریم که تمام
سازمانها و ارگانها از حالت گذشتهشان خارج شده و خود را با آینده منطبق کنند و
بهدنبال نوعی تحول مداوم باشند. رسانهای چون واتساپ با دادههایی که از کاربران
در اختیار دارد، از جغرافیای خبر بهرهمند میشود و این امکان را دارد که یک خبر
را چگونه و کجا ارسال کند که از حداکثر اثرگذاری برخوردار شود. ساختارهای کنونی ما
امکان رقابت با چنین پلتفرمهایی را فراهم نمیآورند. در چنین شرایطی استفاده از
ظرفیت پلتفرمهای خارجی برای مقابله با ناآرامیها کافی نیست، چون اساساً مخاطب
معترض، توجهی به پاسخ طرف مقابل ندارد. همچنین ما هیچ برنامة ساختاری متقنی برای
تولید محتوا نداریم.
چابکرو
همچنین به تولید هوشمند اطلاعات اشاره کرد و گفت: این نوع تولید،ساخت محتوا متناسب
با اقتضائات زیستی و فرهنگی افراد در بخشهای مختلف است. مثلاً تولید محتوا برای
ساکنان شمال تهران با جنوب آن تفاوت دارد، از این رو باید اطلاعات و اقتضائات در
تکتک نقاط کشور دنبال شود و بر اساس آن تولید محتوا انجام پذیرد و نمیتوان خود
را محدود به تولید محتوای عمومی کرد. همچنین نحوه توزیع محتوا نیز حائز اهمیت است.
او در بخش
پایانی اظهارات او تاکید کرد: فضای دانشگاهی ما در حوزه فنی و علوم انسانی در
پرداختن به موضوع دادهکاوی از هم منفک بوده و دارای شکاف است، این مسئله به عدم
رشد این فضا دامن میزند.
رسانههای
داخلی شناخت درستی از نسل جدید ندارند
سید محسن
فرجادی، سخنران دیگر این نشست با تمرکز بر راهبرد رسانهای دشمنان در ناآرامیهای
اخیر و مشخصاً شبکه ایراناینترنشنال گفت: مسئله دشمنی این شبکه، پدیدهای جدید و نوظهور
نیست، اما اخیراً ابعاد این دشمنی وسیعتر شده و زمان و فضای مناسبی را برای
فعالیت راهبردی آن فراهم کرده است. سابق بر این، ایراناینترنشنال با برنامهای
روتین و منظم از ظرفیت رسانهای خود در مقابله با نظام استفاده میکرد و برخلاف
رسانههای داخلی که برای مواجهه با چنین حوادثی، امکانات خود را بهصورت مطلوب
فراهم نیاورده بودند، این شبکه، پس از شهریور با ابزارها و مهارتهای روزآمد، از
همة ظرفیت خود در جهت برآوردن اهدافش استفاده کرد.
این فعال
رسانهای در تبیین مشکلات رسانهای داخلی در مواجهه با اعتراضات افزود: یکی از مشکلات رسانهای داخلی عدم شناخت نسل جدید و نحوة
مواجهه با آن است؛ نسلی که منطق شبکهها را پذیرفته است و درکش شباهت چندانی به
درک و منطق نسل دهة 50 و 60 ایران ندارد. رسانههایی چون ایراناینترنشنال
منطق این نسل را بهخوبی شناخته و تلاش کردند تا به آن جهت دهند؛ مسئله مهمی که
رسانههای داخلی از آن غفلت ورزیدند. تصوری که از نسل جدید ساخته شده، آن را
خاکستری و سیاه میبیند؛ نسلی که گعدههای آن در پورن، قمار و مضامین اینچنینی
شکل گرفته است و رسانههایی چون ایراناینترنشنال، موفق به تولید محتوای مطلوب آنها
شده است.
ضعف مهارتهای
رسانهای، مهمترین مشکل رسانههای داخلیست
فرجادی با
اشاره به حمایتایراناینترنشنال از مفهوم هنر اعتراضی، این شبکه را این مسیر موفق
خواهند و گفت: از جمله فعالیتهایی که ایراناینترنشنال در هفته دوم ناآرامیها به
ترویج آن پرداخت، «هنر اعتراضی» بود، از این رهگذر این شبکه، فعالیتهای هنری و
تولیدی در حوزه اعتراض را مورد پوشش خبری خود قرار دارد و بعدها به ایدهپردازی در
خصوص آن دست زد و ساخت کلیپهای متنوعی مورد اعتراضات در دستور کار قرار گرفت و از
رسانههای داخلی پیشی گرفت.
فرجادی در
مهالفت با اظهارات دکتر چابکرو در خصوص ضعف ساختارهای رسانهای خاطرنشان کرد: برخلاف
آقای دکتر چابکرو بر این باورم که در ایران ضعف ساختارهای رسانهای چندان مورد
اهمیت نیست و بسیارند، افرادی که میتوانند خلاقانه به تولید محتوای رسانهای
بپردازند. متأسفانه آنچه در حوزه رسانه از آن رنج میبریم، مربوط به ضعف مهارتهای
استفاده از بسترهای رسانهایست.
وی همچنین
تاکید کرد: ضعف سواد رسانهای در ردة مسئولین هم قابلمشاهده است و گاهی یک
نمایندة مجلس متوجه نیست که صرفاً باید در حوزه مسئولیت خود اظهارنظر کند و در
جایگاه حقوقی خود به اظهارنظرهای شخصی نپردازد. همچنین خلاءهای اطلاعرسانی بهنگام
نیز ضعف دیگر رسانههای داخلیست. بهعنوان مثال در ماجرای خودکشی سارینا اسماعیلزاده،مقام
مسئول به موقع اطلاعرسانی نکرد و یا عدم اطلاعرسانی بهنگام در جریان نیکا شاکرمی
که مشخصاً موضوعی جنایی بود، بستر سوءاستفاده سیاسی رسانههایی چون ایراناینترنشنال
را فراهم آورد. بهاینترتیب میتوان گفت ما ضعف محتوایی نداریم، اما از مهارتهای
رسانههای مطلوب هم برخوردار نیستیم، همین مسئله سببشده تا در تصورمان از شبکهای
چون ایراناینترنشنال غول رسانهای بسازیم و با کممهارتی خود زمینه ترکتازی چنین
شبکهای را فراهم آوریم.
فرجادی در
پایان این نشست راه برونرفت از مشکلات رسانههای داخلی را چنین عنوان کرد: بر این
باورم اگر در مواجهه با رسانههای فارسیزبان خارج از کشور علاوه بر اینکه باید
روزآمدی آنها را رصد کنیم، لازم است تا خلاءهای رسانهای داخلی را شناسایی و
اصلاح نماییم. علاوهبراینکه دشمن اصلی رسانهای ما ایراناینترنشنال نیست و این
شبکه یک مورد است و ما با مجموعهای از موضوعات و مشکلات ساختهشده از سوی دشمن
مواجهایم که باید برای آنها فکری بکنیم.